قلبم برای تو از دور می تپد/ قلبم برای تو ای صبور می تپد
عمری است عشق تو در وجودم است/ نام تو ای کریم ذکر سجودم است
مادر مرا به یاد تو شیر داده است/ حب و ولای تو ای امیر داده است
هر جا که گنبد و گلدسته دیده ام/ از دل نوای شوق تو اول شنیده ام
با یاد تو هوای طوس میکنم/ از دور صحن و سرای تو بوس میکنم
شاید طلب کنی که بیایم به سوی تو/ دست تمنا بگیرم ز موی تو
ای خواجه هر چه شاه است بر درت/ چونان فتاده که گویی است نوکرت
حال و هوای حریم تو پر صفاست/ عطر حریم تو بر جملگی شفاست
می میرم ار طلب نکنی ای رئوف من/ دانم که خسته ای از سوف سوف من
آخر جوان که کارش از این به نمی شود/ مشکل که دیگر ای عزیز ساده نمی شود
یک راه پیش پای جوان است، لطف تو/ این ره فقط سزای جوان است، لطف تو
آیا شود نگاه تو، روزی شود مرا/ دیدار روی ماه تو، روزی شود مرا
بینی مرا و ببینم جمال تو/ چشمم فتد به هیبت رعنا و خال تو
در خواب گر نصیب شودم، نیست باک من/ یک لحظه هم که باشد اگر ، چیست باک من
دیدار تو ، به دمی هم غنیمت است/ آن دم یقین ز عمر خلایق که قیمت است
آیا شود کبوتر گلدسته ات شوم/ در لحظه لحظه ی عمر، دلبسته ات شوم
صد بار و بیش خوانده ام این را به جامعه/ باشد فدای تو دار و ندار، همه
دارم امید بیایی به لحظه ی مرگم/ در دامنت بنهی وین سرم یکدم
گفتی که زائرت نکشد داغ بی کسی/ گفتی سه جا به دیدن زوار می رسی
در قبر، وقت مردن و در روز بازخواست/ صادق به حب رضا جنتت سزاست.