پيام
+
هنوز عادت به تنهايي ندارم
بايد هرجوريه طاقت بيارم
اسيرم بين عشق و بي خيالي
چه دنياي غريبي بي تو دارم
ميترسم توي تنهايي بميرم
کمک کن تا دوباره جون بگيرم
يه وقتايي به من نزديک تر شو
دارم حس ميکنم از دست ميرم
نمي ترسي ببيني براي ديدن تو
يه روز از درد دلتنگي بميرم
تو که باشي کنارم ميخوام دنيا نباشه
تو دستاي تو آرامش بگيرم
ميراب عطش
91/7/24
*جواد*
بگو سهم من از تو چي بوده غير از اين تب
کي رو دارم به جز تنهايي امشب
ميخوام امشب بيفته به پاي تو غرورم
نمي تونم ببينم از تو دورم
دارم تاوان دلتنگي مو ميدم
کنار تو به آرامش رسيدم
بيا دنيامو زيبا کن دوباره
خدايا از تو زيبـــاتر نديدم