میلاد سراسر نور حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام ، گلِ زیبای مهر محمدی، زینت شاخسار ولایت، نجمه آسمان امامت، کریمه اهل بیت، آسیهِ صداقت ها، مریم پاکی ها، خدیجه مهربانی ها و فاطمه خوبی ها، بانوی آب و آیینه و آفتابْ بر شیفتگان و رهروان راهش تهنیت باد.
هم دختر امامى و هم خواهر امام
هم عمه امامى و هم نور هشت و چار
تنها نه چشم من به در توست منتظر
چشم دو عالم است بر این در، به انتظار...
زندگینامه حضرت معصومه علیها سلام
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت. در سال 200 هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند.
به هر حال ، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شدند و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر«ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است. بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود.
محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى سال 201 هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد در این که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند.
بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.
پس از دفن حضرت معصومه(س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این که حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال 256 هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع). و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت وامامت شد.
معصومه (س)قصه بلند مدینه تامشهد است،معصومه(س) نگین ایران است بارگاه زیبایش پناهگاه دلهایی است که در لحظه های کویری قم سر بر آستان حرم نهاده و از بانوی کرامت برای رشد و بالندگی کمک می طلبند.
برروی گنبدش هست صدها گل ستاره
خورشید خانه دارددرپشت این مناره
پرمی کشددل من مثل کبوترانجا
عطرخوش اذانش پرکرده سینه ام را...
درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (علیهاالسلام) روایات متعددّی از سوی امامان معصوم علیهمالسلام صادر گردیده است که هم بر منزلت و قداست این بانوی بزرگوار دلالت میکند و هم پاداش زیارتش را بیان میدارد؛ پاداشی بزرگ و بی مانند که همانند آن برای غیر امام معصوم علیهالسلام کم نظیر است.
امام رضا علیه السلام فرمود:کسی که فاطمه معصومه را زیارت کند بهشت برای او خواهد بود.
امام جواد علیه السلام فرمود:کسی که قبر عمهام را در قم زیارت کند، بهشت برای او است.
امام رضا علیه السلام فرمود:کسی که فاطمه معصومه را زیارت کند، در حالی که حق او را بشناسد، بهشت برای او است.
امام صادق علیه السلام فرمود:… و برای ما حرمی است و آن شهر قم است و به زودی زنی از فرزندان من در آن جا دفن میشود که نامش فاطمه میباشد. هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب است.
بسم رب المهدی ارواحنا الفداه سلام بر مهدی فاطمه سلام بر منتظران حضرتش واقعا چرا ما اینقدر از امام زمانمون کم می دونیم؟ از رافت و رحمت اماممون؟ این متن رو بخونید: رافت بیکران حضرت مهدی"عج" شاید این سخن را بسیاری شنیده و از ترس جان خود لرزیده اند که دوازدهمین امام معصوم "ع" – آن زمان که ظهور می کند – بیشتر مردم دنیا را می کشد و جوی خون به راه می اندازد؛ نفس ها را در سینه ها قطع می کند و قیام او برای عذاب و عقوبت مردم است و ....! این تصویر حجابی بر حجاب های او می افزاید و سدی افزون بر آن چه هست در برابر دید مردمان می کشد تا هرگز نور جمالش را نبینند و به فیض ظهورش نرسند و او بیش از پیش در غربت خود بماند و از فراق دوستان بنالد! آن چه بیش از همه قلب محبانش را می آزارد آن است که این سخنان از کسانی به گوش می رسد که دعوی محبت و ارادت به او دارند؛ در حالی که غافل اند از این که آن وجود مقدس امام عصر ع رحمت پهناور است.[1] امام باقر "ع" از پدران گرامیش از حضرت امیرالمومنین ع در وصف مهدی آل محمد "ع" چنین نقل فرموده است:
" اوسعکم کهفا ، و اکثر کم علما، و اوسعکم رحما"[2] ( حضرت مهدی "ع" ) از همه شما بیشتر، مردمان را پناه می دهد و از این کلام – که به نقل شیخ حر عاملی چهل ر معصوم آن را نقل فرموده اند-گوهری از خزائن معرفت آن ولی الله الاعظم است که در نهایت ظرافت، عمق رافت او را بیان می کند و وسعت رحمت او را بر عموم یاد آور می شود. از آن جا که مولی الموحدین حضرت امیر المومنین(ع) رافت او را به کهف تشبیه می فرماید، می توان این نکته را دریافت که چگونه لطف عامش نه تنها شیعیان و محبان، که عموم مردمان را فرا گرفته است؛ همچون کهفی که ملجا هر پناه جویی است و آغوش امن و امان بر بی پناهان گشوده است و هر که به او روی آورد ایمن خواهد بود. حدیث مفصل و جالبی از حضرت رضا(ع)نقل شده است. در این کلام نورانی امام رضا(ع)، باید به نیکی تدبر نمود و آن جام لبریز از زلال وحی را با آرامی نوشید که کلام امام را فهمی از امام باید. اکنون باید در محضر انوار رضوی زانوی ادب زد و نظاره کرد که چه زیبا، آن حضرت از رافت امام پرده بر می گیرد و آن برتر از معنا را به پیمانه الفاظ می ریزد و جان ها را به تماشا می نشاند. نخست او را به صاحب انسی رفیق مانند، تشبیه می کند که در انسش آرامش جان است و در رفاقتش محبت بیکران. دیگر باره این مقام را با تعبیری عمیق تر به تصویر می کشد و رافتش را به پدری دلسوز تشبیه می کند که از هیچ هدایت و ارشادی دریغ نمی ورزد؛ چه عطوفت و لطف پدر از محبت و انس رفاقت برتر است. لطف امام، اما، فوق این هاست. مهر امام مهر برادری است که همراه انسان و همزاد با او به دنیا آمده است یا این که یکی بوده اند؛ مثل دانه خرما و سپس دو نیم گشته اند؛ گویی انسان را جزئی از خود می داند و اینسان به او مهر می ورزد؛ محبانش را جدا از خود نمی بیند و رعیتش را از اجزای خود می انگارد.
تشبیه ها بدین ترتیب است: . آفتاب حهانتاب امام هشتم (ع)، در این حدیث امام را به سان خورشید عالمتاب معرفی می فرماید "الامام کالشمس الطالعه المجلله نورها للعالم"1 امام چونان خورشیدی است که طلوع می کند و پرتو نورش تمامی جهان را، فرا می گیرد. ماه درخشان الامام البدر المنیر"امام ماه نور افشان شب چهارده است. بنابراین سخن، اکنون در روزگار ما حضرت مهدی(ع) وجودی کامل و بی نقص است. چراغی است که با پرتوش به اطراف نور افشانی می کند و نوری است که بر افق می تابد. آب گوارا" الامام الماء العذب علی الظماء" امام آب گواراست ، در وقت تشنگی. کسی که در نهایت تشنگی و خستگی، در تابش شدید آفتاب و گرمای سوزان راه می رود، می فهمد که آب گوارا یعنی چه و یک قطره آب، در آن حال، قدر بی اندازه دارد. این است که کسانی معنی امام را می فهمند که به تشنگی رسیده اند. آیا انسان ها از این آب شیرین استفاده کافی می کنند؟ شکر این نعمت، وقتی ادا می شود که تشنگان برای رفع تشنگی، از آن آب شیرین استفاده کنند؛ نه این که آن را رها کرده بخواهند با هر آب تلخ و شوری رفع عطش کنند. از بالاترین مصادیق این عطش، تشنگی در مسائل اعتقادی است. چند در صد از شیعیان، برای رفع این عطش، سراغ امام "ع" و سخنان ایشان می روند؟! آیا برای احادیث ائمه "ع" شان مناسبی قائل هستند یا این که گفتار متکلمان غیر مسلمان یا دانشمندان ضد شیعه را مبنای " دین شناسی" قرار می دهند؟ این امر مورد ابتلای متفکران و دانشمندان جامعه است نه مردم عادی و متاسفانه آن ها – چنان که باید و شاید – بهای لازم را به سخنان کهربار اهل بیت "ع" نمی دهند.
– رهنمای هدایت " والدال علی الهدی" [3] امام دلیل و راهنماست بر هدایت امام، ، در مقام راهبری فکری، مردم را به سوی قرآن، کتاب بزرگ آفرینش ، هدایت می کند؛ چنان که حضرت موسی بن جعفر "ع" می فرماید:
"الامام یهدی الی القرآن، و القرآن یهدی الی الامام"[4] امام به سوی قرآن راه می نماید و قرآن به سوی امام.
5 – پدر دلسوز حضرت رضا "ع" در ادامه فرمایش خود در معرفی امام می فرماید: " الامام ..... الوالد الشفیق والاخ الشفیق والام البره بالولد الصغیر" امام .... پدر دلسوز" شفیق" و برادر تنی و مادر نیک رفتار نسبت به فرزند خردسال است. شفقت محبتی است که به همراه دلواپسی و نگرانی و سوختن برای محبوب باشد. یک پدر دلسوز در مقابل فرزند خود احساس مسئولیت می کند و نگران اوست. پدر – بیش از آن که به فکر راحتی خود باشد – به آسایش فرزندش می اندیشد و می کوشد تا بهترین امکانات را برای او فراهم آورد. در واقع پدر و مادر به فرزندشان احسان می کنند. این حالت پدر و مادر ، برخاسته از محبت قلبی آنهاست. منطق محبت، منطق خاصی است و تا زمانی که کسی اهل آن نباشد، نمی فهمد، اگر کسی پدر و مادر نباشد ، نمی تواند احساس آنها را نسبت به فرزندشان درک کند. امام علی بن موسی الرضا"ع" محبت امام را شبیه مادر نیک رفتار نسبت به فرزند کوچک خود معرفی می فرماید. علاقه و محبت مادر به فرزند بسیار روشن است و بالاترین مظهر محبت به شمار می آید. هر کس بخواهد بهترین نمونه محبت و عاطفه شدید در دنیا را نشان دهد، باید به محبت نسبت به فرزند خردسال بنگرد. باید باور داشت که محبت امام عصر "ع" به ما، افزون از محبتی است که یک پدر دلسوز و یک مادر مهربان نسبت به فرزند خود دارند. این حقیقت، جز در وجود مقدس آن حضرت یافت نمی شود. باید این نعمت بزرگ الاهی را قدر دانست و آن را پاس داشت.
- بهترین پناه عبارت " الکهف الحصین و غیاث المضطر المستکین" [5] در موارد متعدد در وصف امام آمده است . " کهف حصین " پناهگاه استواری است که انسان را ازا خطرات و لغزشها مصون می دارد و امام فریادرس و پناه درماندگانی است که به او روی آورند. بنابراین، امام آفتاب جهانتاب است .... باران حیات بخش است.... ماه تابان است .... ستاره هدایت است ... آب گوارا است ... شعله فروزان است ... خورشید پرفروغ است ... راهنماست.... باران شتابنده بهاران است ... چشمه جوشان است .... برکه و گلستان است ..... انیش جان و رفیق مومنان است و از همه بهتر این که پدری دلسوز و مادری مهربان است. -------------------------------------------------------------------------------- [1] وارحمه الواسعه .......... مفاتیح الجنان، زیارت آل یس- [2] - اثبات الهداه، ج.7 ، ص 75 [3] - الکافی ، کتاب الحجه ، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ج.1 [4] بحارالانوار، ج.25 ، ص 194، - [5] بنگرید به صلوات منقول از حضرت زین العابدین "ع" در هر روز از ماه شعبان، مفاتیح الجنان.- التماس دعای فرج به امید ظهور
برگرفته از کلوب منتظران مهدی عج |
سلام
این اولین پست منه...این شعر رو خیلی دوست دارم می خوام فعالیتم رو با این شعر شروع کنم.
به کسی هم بر نخوره این شرح حال خودمه دوستان به خودشون نگیرن......یا علی ..
ای که هر دم دم ز مولا میزنــــــــــی پس چرا وقت عمل جا می زنـــــی
ای که گوئی در پناه مهـــــــــــدی ام مستحق یک نگاه مهـــــــــــدی ام
نام مهدی جان من بازیچه نیســــت عاشق مهدی خدا داند که کیست
ای که اظهار ارادت می کنــــــــــــــی در خفا صد ها جنایت می کنـــــی
عاشق مهدی نمودار وفاســــــــــــت قلب اوآئینه مهر و صفاســـــــــــــت
ذکر یا مهدی ز هر ذکری نکوســــــت دوستی با او جواز آبروســـــــــــــت
ما نه اندر عشقبازی جاهــــــــــــلیم ما برای عشق حرمت قائلیـــــــــم
هر کسی چشم انتظار مهدی اشت بی تکلف ریزه خوار مهدی اســت
سرمه افرشتگان خاک رهــــــــــــش حاتم طائی گدای درگهــــــــــــش
چشم زیبایان عالم سوی اوســــــت یوسف مصری غلام کوی اوسـت
دل گلستان است و مهدی یاس اوست صد میخانه زنده از انفاس اویـــت
معجزاتی برتر از عیسی کنــــــــــــــد بی عصا کار دو صد موسی کـند
مهدی موعود یعنی مصطفـــــــــــــی رونوشتی از علی المرتضــــــی
اوست عین احمد احمد عین اوسـت مه غباری از کف نعلین اوســت
انتظار اوهمه درد اســـــــــــــــت درد هر که با مهدی بود مرد است مـــرد
انتظار او همه فیض است فیــــــــض دشمن او نطفه حیض است حیــض
اوامیر ملک جن و آدم اســـــــــــــت او ولی امر کل عالم اســـــــــــــــــت
در زمین و در سماء این صحبت ای مهدی زهرا امام امت اســـــــــــــت
خط آزادی ز کلک شصت اوســـــت جمعه ها پرونده ها در دست اوست
اولیا را چون وصی خاتمه اســـــت نقش مهر دست او یا فاطمه است
این همه شور از پی خوش عهدی است آرزوی ما ظهور مهدی اســــــــــت